(۲۹ فوریه ۱۹۷۶ / ۱۰ اسفند ۱۳۵۴)
مخالفان شاه ایران هفته گذشته در دانشگاه کلمبیا گرد هم آمدند تا درباره شکنجه و سرکوبی که به گفته آنها در ایران دائما اعمال میشود، حرف بزنند.
بر اساس آمار عفو بینالملل، روزنامه لوموند و دیگر روزنامههای اروپایی و فدراسیون بینالمللی حقوق بشر، در سه سال گذشته ۱۰۰ هزار زندانی سیاسی و ۳۰۰ اعدام در ایران وجود داشته.
رضا براهنی، شاعر و منتقد ادبی
رضا براهنی*، یک شاعر و منتقد ادبی ایرانی که در سال ۱۹۷۳ به عنوان زندانی سیاسی ۱۰۲ روز را در زندانهای ایران سپری کرد، از شکنجههایی گفت که بر خودش اعمال شده یا شاهدشان بوده. او به ۳۰۰ شرکتکننده حاضر در نشست پنجشنبه شب گفت: «شما آمریکاییها باید بدانید که حمایتتان از رژیم شاه اکثریت روشنفکران در ایران را آزردهخاطر میکند.»
او چنین ادامه داد:
«در اتاق شکنجه در طبقهی سوم زندان کمیته ساواک، کف پاهایم را با سیم ۷۵ ضربه شلاق زدند. آدمها را وارونه آویزان میکنند، بر جمجمههایشان فشار وارد میشود، ستون فقراتشان از درد میسوزد، ناخنهایشان را بیرون میکشند. جلوی شوهرها یا پدرها، به زنان تجاوز میکنند و به کودکان سیلی میزنند.»
آقای براهنی تعریف کرد که به او گفتهاند به خاطر کتابهایی که نوشته، شکنجهاش میکنند. کتابهایی درباره ستم در ایران. او پس از فشارهای فراوان «عفو بینالملل»، «انجمن جهانی قلم» و «کمیتهی آزادی هنری و روشنفکری در ایران» آزاد شد. گروه آخر میزبان نشست پنجشنبهشب بود.
آقای براهنی گفت که در ۱۹ سال گذشته، بیش از ۲۷۰ هزار زندانی سیاسی در ایران وجود داشته. به گفته او، سال گذشته ۹۵ درصد مطبوعات تعطیل شد و ایران به یک نظام تکحزبی بدل شد.
آقای براهنی در دانشگاه تگزاس تدریس کرده و در سرتاسر ایالات متحده سخنرانی داشته است. در نشست پنجشنبه علاوه بر او رمزی کلارک، دادستان کل پیشین ایالات متحده، اریک بنتلی، منتقد ادبی و هنری، ایوان موریس، مدیر بخش آمریکای عفوبینالملل، و موریل روکیسر، شاعر فمینیست و رئیس مرکز انجمن قلم در آمریکا حضور داشتند.
درخواست امتناع از فعالیت فرهنگی در ایران
آقای بنتلی از هنرمندان، بازیگران و نوازندگان موسیقی خواست تا از سفر به ایران برای اجرای کار هنری امتناع کنند. آقای موریس این توصیه را به توریستها هم کرد و گفت: «ایران بدترین کارنامهی سرکوب سیاسی در جهان را داراست».
آقای کلارک به پرونده مردی اشاره کرد که ۱۱ سال به خاطر اجرای یک نمایشنامه ماکسیم گورکی به زندان افتاد؛ و ویدا حاجبی تبریزی، زن جامعهشناس مشهوری که از ۱۹۷۲ به خاطر پژوهش درباره شرایط زندگی دهقانها در ایران زندانی است. او را چنان شکنجه کردهاند که دستان و پاهایش کاملاً کرخت و بیحس شدهاند و به مننژیت مبتلا شده است.
آقای کلارک ادامه داد: «ما قسمِ دموکراسی و آزادی را میخوریم، اما از استبداد در خارج پشتیبانی میکنیم. همهی آن شکوه و طمطراق و ثروت و نفت نباید برای ما معنایی بیش از کرامت انسانی داشته باشد. باید سیاستگذاری بر اساس حقوق بشر را پی بگیریم.»
یادداشت:
*رضا براهنی ۱۹۷۷ کتابی با نام «آدمخواران تاجدار» را با زیرعنوان «نوشتههایی درباره سرکوب در ایران» در انتشارات وینتیج منتشر کرد. ئی. ال. دکتروف، رماننویس مشهور آمریکایی در مقدمه این کتاب مینویسد: «ترانهسرای قربانیان دولت. این کتاب سرود رژیمهایی چنان سرکوبگر را سر میدهد که میتوان آنها را شبیه به تصویر کژ تمدن در آینههای محدب و مقعر دید. روایتی از سالها زندان انفرادی، از انبرهای ناخنکشی، از جریانهای برق که به اندامهای جنسی وصل میکنند. این کتاب سلولهای زندانی را توصیف میکند که شخص در آن نه میتواند بایستد، نه میتواند دراز بکشد. بله، سوژه کتاب ضرورتاً طیف وسیعی را در بر نمیگیرد. برای امکانات استعاره هم حد و مرزی وجود دارد. معنای پنهانش را باید در درجات مرگ در زندگی جست. اما درون این محدودیتها، شاعر حق دارد که با صدای خودش ترانه سر دهد.» با این حال، برخی از ادعاهای رضا براهنی غلوآمیز توصیف شدهاند.